پایان نامه رشته حقوق درباره : حق شکایت، پاسخگویی و تصحیح |
پایان نامه رشته حقوق درباره : حق شکایت، پاسخگویی و تصحیح
حق شکایت، پاسخگویی و تصحیح
در مورد حقوق مذکور، با یک دقت و موشکافی باید گفت که از سه حق مستقل یاد میشود؛ چرا که «حق شکایت» به خودی خود، دارای استقلال حقوقی بوده و عملاً نتیجه و ثمره و یا به تعبیر حقوقی، ضمانت اجرای آن به طرق مختلفی قابل تحقق است که دو مورد آن عبارتند از «حق پاسخگویی» و «حق تصحیح». تفکیک حق پاسخگویی از حق تصحیح در این است که در مورد اول، رسانه از موضع خود دفاع کرده و به پاسخگویی و تبیین رویکرد و نظر و اقدام خود میپردازد؛ در حالی که در حق تصحیح، رسانه به اشتباه خود اعتراف کرده و نسبت به تصحیح خطای خود، اقدام میکند. با این حال و به واسطه ارتباط وثیق و همراهی و تلازم عملی سه حق موجود، آنها را درکنار هم بررسی کرده و ذکر میکنیم که این حقوق از حقوق بدیهی مخاطب محسوب شده، در حدی که در همه قوانین مطبوعات بدان تصریح شده و رسانههای الکترونیک نیز به شدت و سرعت به سمت آن پیش میروند و در این میان، کندترین اقدام را رادیو و تلویزیونها در جهان دارند.[۱]
دولت و حکومت، طبیعتاً از قدرتی مافوق اشخاص عادی برخوردار است و همین امر باعث میشود تا چنانچه نظارت کافی بر کار او نباشد، حقوق شهروندان را پایمال کند. بنابراین یکی از وظایف دولتها احقاق حقوق ملت در مواردی است که از طرف خود دولت به وی تعدی شده است. در «اصل نودم» قانون اساسی میخوانیم: «هر کس شکایتی از طرز کار مجلس یا قوه مجریه یا قوه قضائیه داشته باشد، میتواند شکایت خود را کتباً به مجلس شورای اسلامی عرضه کند….»
علاوه بر این، مطابق اصل یکصد و هفتاد و یکم، چنانچه تصویب نامه یا آیین نامهای یا تصمیمات دولت یا مأمورین دولتی، مخالف قانون و حقوق مردم باشد، هر کس حق دارد ابطال این اعمال را از دیوان عدالت اداری که نهادی قضایی و تحت نظر قوه قضاییه است، مطالبه کند. بدین ترتیب، از تجاوز حکومت به حقوق مردم جلوگیری خواهد شد.[۲]
همانطور که در اصل ۱۷۱ به صراحت بر «ضرورت جبران خسارت مادی و معنوی»، «ضامن بودن مقصر» و «اعاده حیثیت متهم در هر حال» و در اصل ۹۰ بر «حق شکایت» و در مقابل «وظیفه پاسخ گویی» هر سه قوه تأکید شده است و بدیهی است که رسانههای جمعی ـ که در ساختار حکومتی مرتبه بسیار نازلتری نسبت به جایگاه قوای سهگانه دارند ـ به طریق اولی، قابل شکایت و طبعاً مکلف به پاسخگویی و تصحیحاند و در صورت تقصیر ضامن جبران خسارات مادی و معنوی بوده و در هر حال مکلف به اعاده حیثیت متهماند. این امر زمانی جدیتر خواهد شد که مخاطبی مدعی «نقص حقوق» خود خصوصاً به واسطه اشاعه مطالب کذب یا اهانت و افترا باشد. لازم به ذکر است که «امکان پاسخگویی و تصحیح» ، در عرصه رسانههای جمعی، یکی از مصادیق بارز «جبران خسارت» محسوب میشود.
حق پاسخگویی مبتنی بر دو بخش است: انتشار خبر نادرست وایجاد حق پاسخگویی برای ذینفع؛ چه ذینفع شخص خصوصی (اعم از اشخاص حقیقی و حقوقی) باشد و چه شخص عمومی (اعم از دولت و سازمانهای بینالمللی).[۳] نظام حقوقی ناظر بر حق پاسخگویی در مطبوعات و حق پاسخگویی در رسانه در حقوق ایران متفاوت است. بخش چهارم قانون مطبوعات مورخ ۱۳۶۴ و اصلاحات بعدی آن، به حمایت از حقوق عمومی و خصوصی اشخاص در برابر مطبوعات پرداخته است. مواد ۲۳ تا ۳۵ این قانون، ضمانت اجراهای تعدی به حقوق دیگران را مشخص کرده است که برخی به جزئیات حق پاسخگویی نیز اشاره کردهاند.[۴] بر خلاف نظام حاکم بر حق پاسخگویی در مطبوعات، نظام حاکم بر حق پاسخگویی در رسانههای سمعی و بصری (رادیو و تلویزیون) تا سالهای اخیر مبهم بود. هر چند اصل ۱۷۵ قانون اساسی مقرر داشته بود: «در صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، آزادی بیان و نشر افکار با رعایت موازین اسلامی و مصالح دولت باید تأمین گردد…»؛ اما نه تنها حدود این آزادی مشخص نشده بود، بلکه جزئیات مربوط به ضمانت اجرای این تکلیف نیاز به قانونگذاری مستقل داشت. به همین دلیل برای نخستین بار نمایندگان دوره ششم مجلس شورای اسلامی در جلسه مورخ ۹/۵/۱۳۸۱ با تصویب طرح الحاق یک ماده و چهار تبصره به قانون اساسنامه سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران (مصوب ۱۳۶۲) چنین کاری را آغاز کردند که با ایرادات شش گانه شورای نگهبان روبهرو شد. بار مالی و توسعه اختیارات شورای نظارت بر صدا و سیما از ایرادهای این طرح به شمار میرفت که در کنار برخی نکات حقوقی و شرعی، مانع از تأیید نهایی این طرح میشد. سرانجام مجمع تشخیص مصلحت نظام در جلسه مورخ ۲۳ خرداد ۱۳۸۸ به بررسی این مصوبه پرداخت و با تغییراتی این طرح را با عنوان «ماده واحده الحاق یک ماده و دو تبصره به قانون اساسنامه سازمان
فرم در حال بارگذاری ...
[جمعه 1399-01-29] [ 07:08:00 ب.ظ ]
|