مقاله حقوقی در مورد مخالف مقتضی ذات عقد نبودن |
مقاله حقوقی در مورد مخالف مقتضی ذات عقد نبودن
مخالف مقتضی ذات عقد نبودن
یکی دیگر از شرایط صحت شروط ضمن عقد آن است که شرط خلاف مقتضای ذات عقد نباشد. رعایت این شرط از چنان اهمیتی برخوردار است که بر طبق مادهی ۲۳۳ قانون مدنی عدم رعایت آن سبب بطلان قرارداد نیز میشود. مقتضای ذات عقد، آن اثری از عقد است که بدون وجود آن، عقد محقق نمی شود. این اثر را ماهیت عقد به وجود میآورد و اثری غیر قابل انفکاک از عقد میباشد. مقتضای هر عقدی چنان به ماهیت آن عقد وابسته و ملازم است که اگر به وسیلهی شرط از عقد گرفته شود دیگر جوهر عقد نیز از میان خواهد رفت.
علت بطلان چنین شرطی و ابطال عقد اصلی نیز آن است که اندراج شرط مخالف مقتضای ذات عقد بدان معنی است که از طرفی قصد انشای ماهیت عقد وجود دارد اما از طرف دیگر با اندراج چنین شرطی مانعی در تحقق عقد ایجاد میشود که به منزلهی عدم وقوع عقد میباشد. به عبارت دیگر، با اندراج چنین شرطی دو امر متناقض در اراده متعاملین ایجاد میشود که به هیچ وجه قابل جمع نمیباشد. به طور خلاصه، انشای مدلول شرط مستلزم عدم انشای مدلول عقد میباشد که این امر باعث بطلان عقد میشود. فیالمثل، طرفین عقد بیع شرط کنند که خریدار مالک مبیع نشود یا از مال خریداری شده بهره برداری ننماید یا در ضمن عقد نکاح شرط شود که مابین زن و شوهر ایجاد علقهی زوجیت و محرمیت ایجاد نشود. چنین شروطی خلاف مقتضای ذات عقد بوده و نه تنها خود شرط باطل بوده بلکه مبطل عقد بیع و نکاح میباشد.
اسقاط شرط باطل از سوی متعاملین امکان دارد؛ مگر آنکه شرط باطل به ارکان عقد خلل وارد آورد و منتهی به بطلان عقد مشروط گردد. بنابراین در این گونه شروط، یعنی شرط مجهولی که جهل به آن به جهل عوضین منتهی میشود و شرط خلاف مقتضی ذات عقد، چون عقد مشروط از اساس باطل میگردد، حتی اگر متعاملین بعد از عقد، بر اسقاط شرط توافق کنند، عقد نافذ نمیگردد؛ چرا که با اندراج این نوع شرط، عقد از ابتدا باطل بوده و در عالم اعتبار عقدی ایجاد نشده تا بخواهیم با اسقاط مانع صحت آن، آن عقد را نافذ گردانیم.
هر چند که گفته شد در بیشتر موارد بطلان شرط به صحت عقد خللی وارد نمیآورد، مگر در دو مورد فوق، اما باید توجه داشت در صورتی که شرط ضمن عقد به دلیل فقد شرایط صحت باطل گردیده باشد، مشروطله میتوان عقد را فسخ نماید؛ به شرط آنکه مشروطله نسبت به بطلان شرط جاهل باشد و سبب بطلان شرط نیز غیر عقلایی بودن موضوع شرط نباشد. مادهی ۲۴۰ قانون مدنی به شکل ضمنی به این امر اشاره کرده و اشعار میدارد: “اگر بعد از عقد انجام شرط ممتنع شود یا معلوم شود که حین العقد ممتنع بوده است کسی که شرط به نفع او شده است اختیار فسخ معامله را خواهد داشت مگر اینکه امتناع مستند به فعل مشروطله باشد”.
علاوه بر شروط فوقالذکر، فقهای امامیه برای صحت یک شرط، رعایت شروط صحت دیگر نیز لازم است که عبارت است از اینکه: ۱- شرط مخالف کتاب و سنت نباشد یا حرامی را حلال و یا حلالی را حرام نکند، ۲- شرط در ضمن عقد آورده شود، ۳- انجام شرط امری جایز باشد و ۴- انجام شرط مستلزم امر محالی نباشد.
با این حال، باید دانست هر چند که فقها این شرایط را به طور جداگانه از دیگر شروط در کتابهای خود یاد کردهاند، اما باید توجه داشت که این شرایط را نمیتوان شرایطی جدا از دیگر شروط لحاظ کرد، چرا که این شرایط بازگشت به شرایط دیگر صحت دارند؛ فی المثل، به نظر میرسد که شرط مخالف کتاب و سنت نبودن یا شرط جایز بودن همان شرط مشروع است و یا اینکه شرط مستلزم انجام امر محالی نباشد نیز همان شرط مقدور بودن است که ما در قسمت شرایط صحت شروط ضمن عقد به آن اشاره کردیم. با این حال، از میان این شروط تنها شرط اندراج در متن عقد میماند که گفته شد لزوم رعایت چنین شرطی از سوی عدهی قلیلی از فقها و قانون و حقوقدانان مورد پذیرش قرار نگرفته است و از این رو نمیتوان از آن به عنوان شرط صحت شروط ضمن عقد یاد کرد.
فرم در حال بارگذاری ...
[جمعه 1399-01-29] [ 06:53:00 ب.ظ ]
|