خرید پایان نامه حقوق : اصل تساوی مجازاتها |
خرید پایان نامه حقوق : اصل تساوی مجازاتها
اصل تساوی مجازاتها
اصل تساوی مجازاتها آن است که در مورد مجرمینی که در شرایط مشابه، مرتکب جرم مشابه، شده اند، باید مجازات مشابه و متساوی تعیینشود[۱]. به موجب این اصل تمام افرادی که مرتکب جرمی واحد میشوند، باید مجازات یکسان برای آنها در قانون پیش بینی شده باشد. این اصل بیشتر جنبهی نظری دارد. زیرا از طرفی اثرگذاری واقعی مجازات در مجرم به امکانات و شرایط اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی او بستگی دارد و از سوی دیگر قاضی نیز با توجه به شخصیت خود در برابر هر مجرم تصمیم به مجازات مجزایی میگیرد[۲].
همانگونه که اشاره شد، اصل تساوی مجازاتها فقط یک تساوی حقوقی و اعتباری است و تأمین تساوی واقعی در مجازاتها ممکن نیست. تحمیل مجازات ظاهراً متساوی نسبت به دو مجرم مختلف الزاماً باعث سختی و مشقت متساوی برای آن دو نخواهد بود. زیرا تأثیر واقعی مجازات در مجرم به معیارهای مذکور بستگی دارد[۳]. برای مثال مجازات زندان برای شخصی که از آبرو و حیثیت اجتماعی برخوردار است و زندگی مرفهی دارد فوق العاده دردناک و سخت خواهد بود، در حالی که برای شخصی که فاقد خانه وزندگی و وسایل تأمین معاش است، محیط زندان یک محیط آرمانی خواهد بود.
به نظر برخی از حقوقدانان، دامنهی اصل تساوی مجازاتها، به علت رعایت اصل فردیکردن مجازات در عمل محدود میشود[۴]. با این توضیح که قانونگذار برای متناسب کردن مجازات با خصوصیات و نیازهای مجرم اختیارات وسیعی به قاضی داده است. از دو مجرمی که مرتکب جرم مشابه میشوند یکی ممکن است به حداقل و دیگری به حداکثر مجازات محکوم شود در مورد یکی ممکن است قاضی قائل به وجود کیفیات مخففه شود و در دیگری این کیفیات را محقق نداند. باید توجه داشت که در این موارد ظاهراً تخلفی از اصل تساوی مجازاتها صورت نمیگیرد، زیرا بنا به فرض این افراد، به خاطر دارا بودن قصد مجرمانه متفاوت و یا شرایط نیازهای متفاوت مشمول واکنشهای متفاوت نظام جزایی جامعه و فرآیند عدالت کیفری قرار میگیرند که در نتیجه به فردی کردن مجازات منتهی میشود.
گفتار چهارم: قراردادی کردن مجازات
اخیراً قوانینی در فرانسه به تصویب رسیده اند که اراده قانونگذار فرانسه در باب اعطای نقش به رضایت در قلمرو کیفری را نشان میدهد، به طوری که مجرم بتواند هم مجازاتی که علیه او صادر شده را با طیب خاطر بپذیرد و هم داوطلبانه در فرآیند جبران خسارت وارده به بزهدیده شرکت کند. رضایت بزهکار در وهلهی اول برای تعیین جایگزینهای تعقیب مدنظر قرار گرفت و به تدریج با پذیرش عدالت توافقی در کلیه ی مراحل رسیدگی متداول شد[۵].
توافق هم در مرحلهی صدور حکم و هم اجرای آن مطرح است، محکومعلیه میتواند پیشنهاد کار عامالمنفعه را به عنوان یک کیفر جایگزین حبس بپذیرد. تعلیق مراقبتی همواره با شرایطی که دادگاه تعیین میکند. راهکار دیگری برای اجتناب از زندانی شدن است، مشروط به اینکه محکوم علیه بپذیرد دستورها و تکالیف تعیین شده را انجام دهد.
این توافق با ایجاب و پیشنهاد از سوی نماینده دولت و قبول از سوی مجرم است، بدینسان، تلاقی ارادهها موجب الزامات متقابل برای دولت و بزهکار میشود[۶].
قراردادی کردن حقوق کیفری دو چهره دارد، بعضی در نگاه اول تفویض صلاحیت از جانب یک طرف به قاضی را میبینند که یک عدالت فوق العاده و بیش از اندازه را محقق میبخشد، این وضعیت کنار گذاشتن ارادی اختیار خود در مورد یک امر قابل محاکمه است این تفویض با این عنوان همچون جلوه ناکارآمدی یک عدالت است که به خوبی نمیتواند نقش خود را ایفا کند ولی چهره دوم در جنبهی قراردادی کردن، در راه حل عدم مجازات مرتکبان جنحههای کوچک و صدور قرار منع پیگرد یا بایگانی شدن پرونده، خلاصه میشود، این چهره به عنوان پاسخ عدالت به جرم است که تنها ضمانت اجرای تعیین شده از ناحیه قاضی است. این راهحل مسئول کردن دانستن مجرم در قبال قربانی جرم است. تدابیر یا اقدامات پیشنهادی معمولاً چه در جایگزینهای تعقیب و چه در جایگزینهای حبس، متمایل به جبران خسارت است[۷].
فرم در حال بارگذاری ...
[جمعه 1399-01-29] [ 07:26:00 ب.ظ ]
|