خرید پایان نامه : تعریف و جایگاه حقوق در جامعه |
خرید پایان نامه : تعریف و جایگاه حقوق در جامعه
مبحث اول- تعریف و جایگاه حقوق در جامعه
دورکیم، تقسیم کار اجتماعی را بعنوان یک عاملی که نقش آن ایجاد همبستگی اجتماعی بین افراد جامعه است، عاملی که همبستگی اجتماعی لازم برای جامعه را فراهم می کند، مورد بررسی قرار می دهد. و بر اساس همان واحد تحلیلی خود یعنی واقعیت اجتماعی، به توضیح همبستگی اجتماعی می پردازد. دورکیم، با این توجیه که امر درونی قابل رؤیت نبوده و برای درک آن، باید امر بیرونی را مشاهده کنیم تا از رهگذر آن، امر درونی را بشناسیم به بررسی حقوق، می پردازد، چرا که حقوق را نماینده ی آن می شناسد. می گوید: «حقوق نماینده ی اصلی ترین شکل همبستگی اجتماعی است.»بنا براین، دورکیم همبستگی اجتماعی را عنصر لازمی برای جوامع، دانسته و تقسیم کار اجتماعی را عامل بوجود آورنده ی آن می داند و از آن میان حقوق را بعنوان ضامنی برای تأمین همبستگی اجتماعی معرفی می کند. ضمن تشریح این ادعا و با تحلیل و بررسی نظریه ی تقسیم کار اجتماعی دورکیم ، حقوق را بررسی می کنیم.
از نظر دورکیم جوامع نخستین دارای «همبستگی مکانیکی یا خودکار» بودند که از مجموعهای از خانواده ها یا خرده واحد های اجتماعی دیگر با مشخصه های مشترک تشکیل شده که اغلب از نظر اقتصادی خودکفا بوده و قادرند نیازهای تولیدی و مصرفی خود را تأمین کنند. علاوه بر این، مردمان نخستین دارای وجدان جمعی(collective conscience)یعنی کلیتی از اعتقادات و عواطف مشترک در میان شهروندان معمولی بوده که قواعد اخلاقی برای ایجاد همبستگی اجتماعی در این مجموعه اعتقادات (وجدان جمعی) تجلی پیدا میکردند. در نتیجه همبستگی بر اساس وجدان جمعی حاصل می گردید و حقوق هم در آن متجلی می شد.
از نظردورکیم جوامع باید تغییر کنند و تغییر نیز میکنند و در جامعه سالم و بهنجار مقرراتی که اساس همبستگی را فراهم میکند به اقتضاء زمانه تحول مییابد. به نظر او در گذر زندگی اجتماعی از دوران نخستین به عصر سرمایه داری جدید، همبستگی مکانیکی که بر اساس همانندی و وجدان جمعی بود، از هر سو و خاصه از سوی تقسیم فزاینده کار مورد هجوم قرار میگیرد و نشان میدهد که تقسیم کار نیرویی اساسی در تکامل تاریخی ساختارهای اجتماعی است. دلیل آن هم این است که در جوامع امروزی افراد در انواع مشاغل گوناگون کار میکنند که با توسعه صنعت پدید آمده است. در فرهنگ های سنتی اکثریت مردم به یک فعالیت اصلی اشتغال داشتند- گردآوری خوراک یا تولید خوراک-اما پیشه هایی مثل نجاری، سنگ تراشی، آهنگری، بنّایی و … در جوامع بزرگتر معمول گردیده است. جوامع جدید از افرادی تشکیل یافتهاند که تفاوت بسیاری با یکدیگر دارند و در زندگی روزانه خود به فعالیت های تخصصی مشغولند و هنجار ها و ارزش های متفاوتی راهنمای رفتار شخصی آن هاست.
در اینجا وجدان جمعی نمیتواند حافظ همبستگی باشد، زیرا که وجدان شخصی یعنی تأکید بر تمایز فردی، به طور فزاینده ای در اذهان مردم بروز میکند. و با ایجاد تفاوتها و ارزش های متفاوتی که میان تخصص ها ی مختلف حادث شده، همبستگی اجتماعی چنان که در جوامع مبتنی بر مشابهت و یکسانی برقرار می شده ثابت نمی گردد با این وجود وجدان جمعی کاملاً محو نمیشود اما به صورت پند و اندرز و ضربالمثل در میآید.
از نظر دورکیم با تضعیف همبستگی مکانیکی و ایجاد همبستگی جدید ارگانیکی و کارکرد تقسیم کار، همبستگی بر اساس عدم تشابه است. افراد و گروه هایی که بسیار تخصصی شدهاند دیگر خودکفا نیستند و برای بقاء خود باید همکاری کنند و به یکدیگر متکی هستند.
در جوامع جدید، کار به تعداد بی شمار مشاغل مختلف تقسیم میشود که افراد در آن تخصص دارند، در یک اقتصاد صنعتی، تقسیم کار در سه بخش اصلی یعنی بخش های یکم، دوم و سوم صورت گرفته است. صنایع بخش یکم صنایعی هستند که شامل گردآوری یا استخراج منابع طبیعی میشوند، مثل کشاورزی، معدن، جنگل و ماهی گیری. در مراحل نخست توسعه ی صنعتی بیشتر کارگران را می توان در بخش یکم یافت. با افزایش استفاده از ماشینآلات و احداث کارخانه ها، نسبت زیادی از کارگران به بخش دوم کشانده میشوند. این گروه شامل صنایعی هستند که مواد خام را به کالاهای ساخته شده تبدیل میکنند. بخش سوم به صنایع خدماتی اطلاق میشود، مشاغلی که به جای تولید مستقیم کالا، خدمات به دیگران ارائه میکنند مانند پزشکی، آموزش و… .
فرم در حال بارگذاری ...
[جمعه 1399-01-29] [ 05:15:00 ب.ظ ]
|